الهم صل علي محمد و ال محمد

با سلام ... ورود شمارا به وبلاگ (کلام وحی) خوش آمد میگویم ... برای مشاهده کامل مطالب از آرشیو مطالب وبلاگ استفاده کنید.

داستان5


علی(علیه‏السلام) هنگامی که به سوی کوفه می‏آمد، وارد شهر انبار شد که‏
مردمش ایرانی بودند.
کدخدایان و کشاورزان ایرانی خرسند بودند که خلیفه محبوبشان از شهر آنها
عبور می‏کند، به استقبالش شتافتند، هنگامی که مرکب علی به راه افتاد،
آنها در جلو مرکب علی (ع) شروع کردند به دویدن. علی آنها را طلبید و
پرسید: «چرا می‏دوید، این چه کاری است که می‏کنید؟!».
- «این یک نوعی احترام است که ما نسبت به امرا و افراد مورد احترام‏
خود می‏کنیم . این سنت و یک نوع ادبی است که در میان ما معمول‏ بوده است».
- امام علی: «اینکار شمارا در دنیا به رنج می‏اندازد، و در آخرت به شقاوت‏
می‏کشاند. همیشه از این گونه کارها که شما را پست و خوار می‏کند، خودداری‏
کنید. بعلاوه این کارها چه فایده‏ای به حال آن افراد دارد؟»

پاورقی:
1. نهج البلاغه، کلمات قصار، شماره 37

[ ] [ ] [ kalame_vahi ]

[ (0) نظر]

داستان4

امام باقر، محمد بن علی بن الحسین(ع)، لقبش "باقر" است.
باقر یعنی شکافنده. به آن حضرت "باقر العلوم" می‏گفتند، یعنی‏"شکافنده دانشها".
مردی مسیحی، به صورت سخریه و استهزاء، کلمه "باقر" را تصحیف‏
کرد به کلمه "بقر" -یعنی گاو- و به آن حضرت گفت: «انت بقر»؛ یعنی«تو گاوی»
امام بدون آنکه از خود ناراحتی نشان بدهد و اظهار عصبانیت کند، با
کمال سادگی گفت: «نه، من بقر نیستم من باقرم».
مسیحی: «تو پسر زنی هستی که آشپز بود».
- «شغلش این بود، عار و ننگی محسوب نمی‏شود».
- «مادرت سیاه و بی‏شرم و بد زبان بود».
- «اگر این نسبتها که به مادرم می‏دهی راست است، خداوند او را
بیامرزد و از گناهش بگذرد. و اگر دروغ است، از گناه تو بگذرد که دروغ‏
و افترا بستی».
مشاهده این همه حلم، از مردی که قادر بود همه گونه موجبات آزار یک‏
مرد خارج از دین اسلام را فراهم آورد، کافی بود که انقلابی در روحیه مرد
مسیحی ایجاد نماید، و او را به سوی اسلام بکشاند .
مرد مسیحی بعدا مسلمان شد.۱

پاورقی :
1. بحار الانوار، جلد۱۱، حالات امام باقر، صفحه83

[ ] [ ] [ kalame_vahi ]

[ (0) نظر]

داستان3


مسیحی و زره علی "ع"
در زمان خلافت علی -علیه‏السلام- در کوفه، زره آن حضرت گم شد. پس‏ از چندی در نزدیک مرد مسیحی پیداشد. علی او را به محضر قاضی برد، و اقامه دعوی کرد که: "این زره از آن من است، نه آن را فروخته‏امو نه‏
به کسی بخشیده‏ام. و اکنون آن را در نزد این مرد یافته‏ام". قاضی به‏ مسیحی گفت: "خلیفه ادعای خود را اظهار کرد، تو چه می‏گویی ؟" او
گفت: "این زره مال خود من است ، و در عین حال گفته مقام خلافت را
تکذیب نمی‏کنم (ممکن است خلیفه اشتباه کرده باشد)".
قاضی رو کرد به علی و گفت: "تو مدعی هستی و این شخص منکر است، علیهذا بر تو است که شاهد برمدعای خود بیاوری".
علی خندید و فرمود: "قاضی راست می‏گوید، اکنون می‏بایست که من شاهد بیاورم، ولی من شاهد ندارم".
قاضیروی این اصل که مدعی شاهد ندارد، به نفع مسیحی حکم کرد، و او هم‏ زره را برداشت و روان شد. ولی مرد مسیحی که خود بهتر می‏دانست که زره مال کی است، پس از آنکه‏ چند گامی پیمود وجدانش مرتعش شد و برگشت، گفت: "این طرز حکومت ورفتار از نوع رفتارهای بشر عادی نیست، از نوع حکومت انبیاست"، و اقرار کردکه زره از علی است.
طولی نکشید او را دیدند مسلمان شده، و با شوق و ایمان در زیر پرچم علی‏ در جنگ نهروان می‏جنگد.۱ ۱.  الامام علی صوت العدالة الانسانیة، صفحه 63 نیز بحار، جلد 9،
چاپ تبریز، صفحه 598 (با اختلافی).

[ ] [ ] [ kalame_vahi ]

[ (0) نظر]

کلید، تسبیح، Key, rosary

[ ] [ ] [ kalame_vahi ]

[ (0) نظر]

بخیل و آسایش

عن الرّضا (ع) لیـس لِبخیل راحَة - وَ لا لِحَسـُود لذّة - وَ لا لِملـوک وَفـاء - وَ لا لِکَذوب مُــروّة –(تحف العقول، ص 450)

امامرضا علیه السلام فرمود: بخیل را آسایشى نیست و حسود راخوشى و لذتى نیست و پادشاهان را وفایى نیست و دروغگو را مروت و مردانگى نیست.

مذمت بخل و خساست در کلام امام هشتم

بخیل و بی‌آبرویی

بخل آبرو را بر باد می‌دهد. (بحارالانوار، ج 78، ص 357)

بخیل و مخالفت با ایمان

حضرترضا (ع): از حرص و حسد بپرهیزید، زیرا این دو صفت امت‌هاى پیش از شما را نابود کرده، از بخل بپرهیزید زیرا بخل بیماریی است که در آزادمرد و مۆمن یافت نمی‌شد چون بخل ورزیدن، خلاف ایمان است.(بحارالانوار، ج 17 (ج 2)، ص 294)

همچنین آن حضرت درباره خشم خدا بر این افراد می‌فرمایند:

ان الله جل ذکره خلق الدنیا والاخرة للمۆ منین فهم فیه شرکاء فمن اعطى شیئا من حطام الدنیا ومنع اخاه کان ممن ظلمه وغضبه واستضعفه.

خداوند(جل ذکره) دنیا و آخرت را براى مۆ منین خلق کرد. پس اینان به حکم آنکه پدرمعنوى همه آنان پیامبر و امام است و به حکم برادرى در آن شریک یکدیگرند. بنابراین هر مومنى برادر مومن خود را از مال بى‌ارزش دنیا که به او عطا گردیده منع کند، او نیز از کسانى است که آن مۆمن را مورد ظلم و غضب و استضعاف قرار داده است و در چنین حالى باید منتظر خشم الهى باشد. (مستدرک الوسایل، جلد 2، ص 413)

و بخیل را از خدا دور می‌دانند: ان البخیل بعید من الناس ، بعید من الجنة ، قریب من النار.(جامع الاخبار، ص 112)

[ ] [ ] [ kalame_vahi ]

[ (0) نظر]

                                                                     داستان2


شخصی با هیجان و اضطراب به سوی امام صادق(ع) امد و گفت:(دربارهی من دعایی فرمایید که خیلی فقیرم وتنگدستم.)
امام: هرگز
-چرا دعا نمی کنید؟!!
((برای اینکه خداود برای این کار راهی معین کرده است.خداوند امر کرده روزی را پی جویی و طلب کنید اما تو میخواهی در خانه ات بشینی و روزی را به خانه بکشانی؟؟؟؟
.
.
.
.
.نتیجه: از تو حرکت ازخدا برکت

[ ] [ ] [ kalame_vahi ]

[ (0) نظر]

                                                                           داستان1



رسول اکرم (ص) وارد مسجد شدند و دو اجتماع را دیدند گروهی مشغول عبادت بودند و گروهی مشغول کسب علم
هر دو گروه را از نظر گذرانید و مسرور و خرسند شد و به کسانی که هماهشان بودند فرمود

(این دو دسته کار نیک میکنند و بر سعادتند لکن من برای تعلیم و داناکردن فرستاده شده ام)

و سپس به سوی دسته ای که مشغول تعلیم و تعلم بودند رفت و در محفل انها نشست

[ ] [ ] [ kalame_vahi ]

[ (0) نظر]

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ،
X